• انشا درون مورد پاييز

      توصيف فصل پاييز اين هم متن انشا: گسترش ضرب المثل جوجه را اخر پاییز میشمارند گر تو بيني پاييز زيبا سرسري                غم بخور،زيرا كه خيري نبري آيينـه جمال هست اين فصل خزان               بي تامل از فصل ثالث مگذري فصل خزان درون نزد كائنات مظهر غم و اندوه بوده و  حتي شاعران نيز براي نمايش اندوه درون اشعار خود از نام پاييز ياد مي نمايند.ليكن اين فصل،فصل زيبايي است.فصل ريزش نعمت هاي آسماني مي باشد و همان قطرات ريز باران هست كه بـه تهذيب زمين مي پردازد.نمايان شدن قوس قزح بعد از باران نيز جلوه اي از جمال اين فصل مي باشد. گسترش ضرب المثل جوجه را اخر پاییز میشمارند كلمـه برگ ريزان تنـها مختص پاييز است.بدين معنا كه درون اين سه ماه درختان خود را مي تكانند و برگ هاي زرد و سرخ خود را رها كرده و بر دامان زمين بـه امانت مي گذارند وشاخه هاي خشك شان نيز وار منتظر مي مانند که تا در فصل ديگر الماس هاي آسماني درون ماتم كمبود مكان نمانند و بر شاخه هاي آنان قرار گيرند. گسترش ضرب المثل جوجه را اخر پاییز میشمارند اين فصل را بانام خش خش نيز مي شناسيم. همان گونـه كه پا بر روي خاك هاي ترك برداشته قدم مي گذارد و آهنگ زيبا مي سازد صداي خش خش برگ ها نيز همين احساس را درون دل ما مي نـهد.اين صدا بعد از شنيدن بـه ماوراي درون ما مي رود و روح ما را که تا آسمان ها بـه بالا مي كشاند. پاييز را مي توان فصل مـهاجرت قلم داد كرد .بدين معنا كه پرندگان درون اين فصل از كاشانـه خود رهايي جسته و در كرانـه هاي آسمان بـه جست و خيز مي پردازند که تا لانـه مناسب پيدا كنند. نظاره بر حركات پرندگان درون آسمان پاييز احساسي وصف ناشدني درون دل ايجاد مي نمايد.نكته اصلي اين هست كه پاييز درون مقابل اين همـه زيبايي كه درون اختيار ما مي گذارد از ما چيزي نمي خواهد جز اين كه بـه تفكر بنشينيم و به خدا نزديك شويم. پايان  

  • موضوع انشاء : پاییز را توصیف کنید

                                   (( بـه نام او کـه پاییز را آفرید )) Thank پاییز، گسترش ضرب المثل جوجه را اخر پاییز میشمارند نمـیدانم از کجایش حتما شروع کنم. از تغییر آب و هوا و برگ درختان یـا بازشدن مدارس و یـا مریضی ها کـه مثل کنـه بـه آدم مـیچسبد. از اول شروع مـیکنم یعنی باز شدن مدارس. دوباره ماه مـهر آمد و مدرسه ها باز شدند. نمـیدانم بچه ها منتظر این لحظه  هستند یـا نـه، ولی چه خوششان بیـاید و چه خوششان نیـاید باید درس بخوانند. زیـاد از مدرسه چیزی نمـیگویم، چون اینقدر درباره مدرسه و  درس و از این جور چیزها شنیده اید، کـه ظرفیت مغزتان تکمـیل شده است.  درباره مریضی ها مـی گویم. وقتی پاییز شروع مـی شود، حساسیت ها و سرماخوردگی و هزارجور  مریضی دیگر هم شروع مـی شود و بدبختی ما هم بـه اوج مـی رسد. دکترها و داروخانـه ها و درمانگاه ها حسابی کاسبی مـیکنند. از مریضی هم زیـاد نمـی گوییم چون خودتان ما شاالله این قدر مریض شدید و قرص های شش کیلویی خورده اید کـه اگر از مریضی هم بگویم حالتان بـه هم بخورد. خوب بعد مـی رویم سراغ تغییرات اصلی آب وهوا و رنگ برگ درختان و مـیوه ها. وقتی پاییز شروع مـیشود باران و سیل و برف مـی آید.البته مربوط بـه استان های دیگر کشور هست نـه بـه خوزستان. درون خوزستان اگر درون بهمن نسیم سرد بوزد شاهکار کرده است. ما کـه انتظار زیـادی نداریم چون عادت کرده ایم، بعد مـیسوزیم و زندگانی مـیکنیم. درون جاها و کشورهای دیگر آن قدر برف وباران آمده کـه چند نفر جان خود را از دست داده اند. برگ درختان هم کم کم تغییر مـیکند.رنگ آن زرد و قرمز و نارنجی مـی شود. قرمز و نارنجی درون داستان ها هست و رنگ رزد درون طبیعت. چون من که تا به حال درختی درون پاییز درختی ندیده ام  کـه برگ هایش رنگ قرمز یـا نارنجی باشد. حتما با گل اشتباه گرفته اند. پرتغال و نارنگی و صددانـه یـاقوت و مـیوه های پاییزی دیگر هم درون این فصل مـی رویند و ما آن ها را مـیخوریم.   حالا یک خط هم درباره ای احساس مردرم بـه پاییز مـی نویسم. بیشتر مردم پاییز را بـه خاطر باران و برف وسیل دوست دارن و بعضی ها هم مثل من پاییز را بـه خاطر سیل و بارانش دوست ندارند.  پاییز زیبایی های فراوانی دارد کـه در ای ن دفتر کوچک جا نمـیشود . بعد همـین جا تمامش مـیکنم.                                                                       *  خداحافظ    *                                                                   خب خوندید؟ چه طور بود؟  به نظر من کـه خیلی چرت بود!!!!!!!! اون موقع کلی فکر کردم کـه چی بنویسم و کلی و ذوق کردم بابت نوشتنم ولی الان بهش مـیخندم. واقعا کـه زمان چه مـیکنـهمعلمم یـادش رفت نمره بده من خودم بـه خودم نمره بیست دادم!!                        خب حالا  شما چه نمره ای بهم مـیدید؟

  • انشا درون مورد فصل زمستان ( دو انشاي طنزآلود درون مورد زمستان)

    1- موضوع انشا: فصل زمستان را توصیف کنید.(طنز)زمستان یک فصلی هست کـه بعد از فصل پاییز است. درون زمستان روی درختها برف مـی ریزد. وقتی کـه برف با تمام مـی شود ما مـی توانیم درون زیر درخت برویم و آن را تکان تکان بدهیم که تا دوباره برف ببارد. من این کار را دوست مـی دارم. مادر من این کار را دوست نمـی دارد. چون هروقت من این کار را مـی کنم مادرم من را کتک مـی زند و مـی گوید “توله سگ! این کارو نکن. سرما مـی خوری پول نداریم ببریمت دکتر.” ولی من این کار را مـی کنم. مادرم به منظور اینکه من درختها را تکان تکان مـی دهم من را کتک مـی زند. مادر من زن مـهربانی است. من او را دوست مـی دارم. او به منظور درختها کـه تکان تکان مـی دهم دلش مـی سوزد و من را کتک مـی زند. خانم معلم ما زن چاقی هست . او مـی گوید درختها درون فصل زمستان خوابیده اند و دوباره درون فصل بهار بیدار شدند. زمستان یک فصلی هست کـه در آن هوا سرد بوده است. ما درون خانـه بخاری داریم ولی آن کار نمـی کند. ما حتما در آن نفت بریزیم ولی پدرم این کار را نمـی کند. او مـی گوید درون خانـه به منظور نفت خ ما پول نداریم. یک شب کـه خیلی درون آن سردم بود از رختخوابم بلند شدم و به نزد پدرم رفتم و او را با سرعت تکان تکان دادم که تا بیدارش کنم و به او بگویم کـه سردم بوده است. وقتی او را بیدار کردم او من را کتک زد و من درون زیر پتوی خودم رفتم و گریـه کردم. درون زمستان باران هم مـی بارد و روی زمـین جمع مـی شود. درون کفشـهای من دو سولاخ بزرگ دارد و یک سولاخ کوچک هم هست و در آنـها آب فرو مـی رود. همـیشـه پاهای من درون زمستان یخ زده بوده است. درون زمستان ممکن هست مردم بمـیرند. درون پارسال یکی از همسایـه های ما از سرما مرد. آنـها بخاری نداشته اند. ما بخاری داریم ولی کار نمـی کند. بخاری خیلی چیز خوبی هست و درون زمستان به منظور ما خیلی لازم داریم. درون زمستان پرنده های قشنگ بـه مسافرت مـی روند و کلاغ مـی آید. کلاغ قارقار مـی کند. آنـها به منظور درختها لالایی مـی گویند وگرنـه درختها خوابشان نمـی توانند ببرد. وقتی درختها درون خواب هستند پدرم شاخه های آنـها را مـیبرد. او مـی گوید آنـها درون خواب هستند و دردشان نمـی کند. من یک برادر کوچک دارم. اسم او غزنفر هست اما اسم من رحیم است. وقتی او درون بعد از ظهر خواب بود من درون آشپزخانـه رفتم و یک چاقو آوردم و با آن دست برادرم را ب. ولی او بیدار شد و گریـه کرد و من فرار کردم. وقتی شب شد پدرم از کار آمد و برادر کوچکم چقلی مرا کرد و پدرم هم من را بسیـار کتک زد. من درون زمستان آدم برفی درست کرده ام. مــن درون حیـات آدم برفی درست کرده ام. آدم برفی من هیچوقت دماق ندارد. آدم برفی من نمـی تواند نفس بکشد و زود مـی مـیرد. من درون کارتن دیده ام کـه دماق آدم برفی از هویج است. مادرم بـه من هویج نداده است. ولی یک بار من درون ...

  • تابستان را تعريف كنيد / انشا درون مورد فصل تابستان

    یـادش بـه خیر اولین هفته ای کـه معلم انشا درون پاییز وارد کلاس مـی شد مـی گفت به منظور هفته بعد موضوع انشایمان این هست که فصل تابستان را توصیف کنید یـا اینکه درون تابستان چه کردید! من الان اگر خواسته باشم درون مورد این موضوع انشا بنویسم مـی توانم یک دفتر چهل برگ بنویسم . البته نـه بـه این علت کـه چند سال بزرگتر شده ام بلکه فقط بـه این علت کـه فهمـیده ام کـه اگر از قضاوت دیگران درون مورد نوشته هایت نـهراسی و هر چه بـه ذهنت مـی رسد بنویسی مشکلت به منظور نوشتن کمتر مـی شود.برای مثال مـی نوشتم من فصل تابستان را خیلی دوست دارم نـه بـه خاطر هندوانـه یـا خربزه هایش بلکه به منظور خوابیدن هایش که تا لنگ ظهر و اینکه مجبور نیستم نود روز قیـافه معلمان و همکلاسی های درسخوان و درس نخوان و ترکه و ... را ببینم. اینکه نود روز مجبور نیستم با استرس از خواب بیدار شوم و صبح درون سر صف ... شعرهای مدیر و معاون را گوش کنم و اینکه نود روز مجبور نیستم درون فکر امتحان باشم و ... . چند سال قبل یکی از همکاران تعریف مـی کرد کـه موضوع انشا بـه دانش اموزان داده بودم کـه فصل پاییز را توصیف کنید .یکی از دانش اموزان رند کلاس اول نوشته بود کـه فصل پاییز سومـین فصل سال اس و ماه های ان عبارتند از مـهر ابان و اذر و بعد نوشته بود کـه یکی از مـیوه های فصل پاییز انار هست و ما نباید بـه باغ های دیگران برویم و انار دزدی کنیم چون این کار خیلی بد هست وی کـه دزدی کند خدا او را بـه جهنم مـی برد و ممکن هست صاحب باغ هم او را گیر بیـاورد و کتکش بزند و اگر قرار باشد ما از باغ دیگران دزدی کنیم انـها هم از باغ ما دزدی خواهند کرد و ... کل انشا را دانش اموز درباره مذمت دزدی ادامـه داده بود! مثل همانی کـه هر چی معلم ازش جغرافی سوا مـی کرده یک جمله مـی گفته و ادامـه مـی داده هست که و اما افغانستان! اگری خواسته باشد درون مورد تابستان انشا بنویسد حتما اول یک صفحه آ۴ بردارد و وسطش یک دایره بکشد و توی ان بنویسد تابستان و از ان چند خط بـه بیرون بکشد و با شنیدن کلمـه تابستان هر چی بـه ذهنش مـی رسد درون داخل این دایره های فرعی بنویسد. مثلا گرما هندوانـه مسافرت تعطیلی و ... . بعد با شنیدن مثلا گرما بـه یـاد هر چه مـی افتد ادامـه دهد و بعد این ها را بـه صورت جملات و بندهای مربوط بـه هم درون اورد انوقت خودش مـی شود یک انشا!   فصل تعطیلیِ دبیرستانفصلِ گرما و فصل تابستان   فصلِ دفتر ورق ورق فصل وارفتن و عرق   فصل رفتن بـه سوی دریـاچه فصل خاراندن پَر و پاچه   فصل کشک و خیـار و فصل تمشک فصلِ فالوده ،فصل آب زرشک   فصل تفریح و گردش حَضَرات درون عوض،ما و غوطه درون حَشَرات   بس کـه گرمای خانـه،دارد دَم آب پَز مـی شود بنی آدم   همـه پُختند،لاغَرا،چاقا کولر و پنکه هم که...ای آقا   من کـه از ...

  • انشا درون مورد فصل زمستان

    قلم را درون دستانم ميگيرم و انشاي خود را آغاز ميكنم. البته بر همگان واضح و مبرهن هست كه فصل زمستان فصل خيلي خوبي هست و بـه نظر ما اين فصل يكي از 4 فصل خوب سال مي باشد!!!! ما زمستان را بـه چند دليل خيلي دوست داريم كه مـهمترين دليلش هم اين هست كه شب چله و چهارشنبه سوري درون اين فصل قرار دارد و ما ميتوانيم مقدار زيادي ترقه زير پاي همسايه بيندازيم و حسابي خوشمان بيايد!! البته اين فصل مزاياي زيادي هم دار...د كه يكي از آن تعطيلي زياد مدرسه ها مي باشد!!! البته اگر از بعد كارشناسي هم بـه اين فصل نگاه كنيم ميتوانيم فوايد ديگري هم ببينيم!! و چون پدرمان بگفته خودش يكي از كارشناسان خبره درون امر زمستان ميباشد!! ما نيز اطلاعاتمان درون مورد اين فصل زياد است!! برفهايي كه درون زمستان ميبارند بـه چند دسته تقسيم شده اند كه ما با استفاده از اطلاعات بابايمان آگاهي زيادي نسبت بـه آن داريم!! بابايمان بـه وقت بارش برف با يك پاروي خيلي خوب ميرود و برفهاي خانـه هاي مردم را پارو ميكند و از اين راه پول خوبي بدست مي آورد و به همين خاطر هست كه برف را خوب ميشناسد و ميتواند حسابي برايمان درون مورد نوع برف صحبتهاي كارشناسي كند!!! البته زمستان ايراداتي هم دارد كه مـهمترينش سردي هوا مي باشد كه درون اين شرايط هم انسان بايد بـه فكر راه چاره باشد و بابايمان كه انسان خيلي تيز هوشي مي باشد راههاي صحيح مصرف انر‍‍ژي را ميداند!! بطور مثال او درون شبهاي زمستان مادرمان را محكم بغل ميكند و ميمالد که تا مادرمان از سرما تلف نشود!!! ما تصميم داريم وقتي بزرگ شديم يك بخاري خيلي بزرگ بخريم که تا مادر فرزندانمان از سرما نلرزد و ما مجبور نباشيم او را هي بغل كنيم!!!! البته بابايمان يك مثال خيلي جالب هم درون مورد خانوم ها دارد!! او مي گويد درون زمستان آنجايمان قنديل ميبندد اما نميدانم جطور اين خانومـها بدون جوراب بـه بيرون ميروند و سردشان نمي شود!!! البته ما هنوز نفهميديم كجاي بابايمان قنديل ميبندد!!! ما راههاي بسياري براي تفريح درون زمستان بلد هستيم كه يك مقداري از آنـها را برايتان شرح ميدهيم که تا شما هم ياد بگيريد!!! راه اول اسكي كردن ميباشد كه بـه عنوان يك ورزش خيلي مفرح درون دنيا شناخته شده ميباشد! طريقه اسكي بـه اين صورت ميباشد كه بعد از بارش برف مقداري زمين مورد نظر را لگد مال نموده که تا برفش سفت شود و بعد بـه وسيله يك كفش كه زيرش صاف ميباشد بر روي آن بسرعت دويده و بايستيم!!! اين يكي از ورزشـهاي مورد علاقه ما هست كه درون آن تبحر خاصي داريم!!!! ورزش بعدي ساخت آدم برفي ميباشد كه اكثر شما بلد ميباشيد!! بابايمان يك بار با آقا جعفر باجناقش يك آدم برفي خيلي بزرگ ساخته بودند كه ما خيلي از آن خوشمان آمده بود و يك بادمجان ...

  • نمونـه انشا:پاییز

    زیبای پاییز یک سال چهار فصل زیبا و هر فصل نیز سه ماه دارد . پاییز ،سومـین فرزند سال با دیگر انش مـهرو آبان و آذر،فصلی زیبا و دلفریب ، افسونگرو دل انگیز هست و یکی از نعمات زیبای خداست کـه باید قدر دانست. فصلی کـه با مـهر آغاز و با یلدا بـه اتمام مـی رسد. پاییز ورود بـه دنیـای جدید رنگهاست. خزان هزار رنگ هست و این اجتماع چترهای شاد رنگارنگ درون خیـابان های خیس چه دیدنی است!!! فصل عریـانی این درختان رنگ بـه رنگ کـه در دو طرف خیـابان صف کشیده اند و تلنبارشدن برگ های خشک و خیس هست که خوب هم خود نمایی مـی کند. فصلی کـه گنجشک ها با پرهای پف کرده ، درون دسته های سه که تا پنج تایی روی شاخه های بید مـی نشینند و همراه باد پاییزی تکان مـی خورند و سرشان توی لاک خودشان است. کاش دستی پیدا شود وبرایشان دانـه بپاشد که تا سرما را بـه راحتی سپری و از سر بگذرانندو نمـیرند.فصل کار و تلاش رفتگران پارک ها و جارو برگ های خشک . فصل خواب ناز غنچه ها. و مـهاجرت پرندگانی بـه مناظق گرمسیر. بوی محصولات  پاییزی ،انارساوه ،سیب ،سنجد ،خربزه ،خرمالو. بـه و بامـیه و پرتقال همـه جا را فرا گرفته. فصل آمپول و شلغم ،فصل نارنگی و لیموشیرین، فصل لبوی داغ، گردو و شیره انگور است. کدوتنبل و هویچ و پرتقال هم ، هزاران دوست نارنجی پیدا مـی کنند و از تنـهایی درون مـی آیند. فصل صبحانـه ارده شیره و آش های خوشمزه  درون کاسه های لعابی آبی رنگ مادربزرگ است. حرکت دست برف پاک کن ، روی ماشینـها نیز به منظور اشک های آسمان ، حس عاطفی ام را بر مـی انگیزد. پاییز ، فصلی کـه خداوندبا زبردستی تمام و با استفاده از جعبه مدادرنگی بی نـهایت رنگش آن را خلق کرده پاییز فصلی کـه جوجه هایش را درون آخر مـی شمرند. فصل بالا رفتن آمار عاشق ها. فصل عشق و مـهربانی و شاهکار بزرگ پروردگار. پاییز دستانم را بـه مـهر مـی فشارد و مرا بـه دنیـای رنگارنگ خود وارد مـی کند ومن همچون برگها درون مـیان باد ،ان و چرخ زنان ،با ریزش آنـها همراه مـی شوم. گندمزاری بـه رنگ پرتو خورشید، درون برابرم سر بلند مـی کند و من از گندمزارها راز پاییز سرشار از رنگهای گرم را مـی پرسم و آنـهاچشمک زنان ، با حرکات موج گون خود، رنگهای زیبایشان را بـه من مـی نمایـانند. زیبایی هایشان درون برابر چشمانم خاطره مـی شوند. اما لحظه ای مـی ایستم و محو این همـه زیبایی مـی شوم. برگریزان رنگ و ریزش لطف خدا. بوی خنده های کودکانـه  مـی دهد این فصل و یـافتن دوستان جدید ذوق دیگری دارد.فصلی هست که بچه ها کلاس های خاک آلوده رابا صدای کودکانـه شان پر مـی کنند .بوی درس و مدرسه ،بوی کتاب و دفتر نو . بوی نونوار شدن مـی دهد این فصل.البته اضافه شدن مخارج دانشگاه و مدرسه کمـی اخم پدر را هم بـه دنبال دارد. بله هوا کم کم سرد ...

  • انشا درون مورد فصل بهار / فصل بهار را توصيف كنيد

    "بهار" دميدن روح حيات درون كالبد طبيعت و فروردين فصل جريان خون هست در شاهرگ هستي، سال بـه پايان خود نزديك مي‌شود، روزها، ماه‌ها درپي هم مي- گذرند و سالها از راه مي‌رسند و اين قصه كه نامش زندگي است، همچنان ادامـه دارد. طبيعت بعد از گذران دوره‌اي سرد و بي‌محصول، با آغاز بهار زنده شده و در واقع آفريده مي‌شود بعد انسان هم بايد بـه عنوان يكي از مخلوقات الهي بـه همراه طبيعت بـه رستاخيز برخيزد. تاريخ آغاز مراسم عيد نوروز را بـه پادشاهي جمشيد نسبت مي‌دهند، درون زمان هخامنشيان و ساسانيان نوروز بـه عنوان سنتي فراگير و بسيار باشكوه چه درون دربار شاهان و چه درون خانـه‌هاي مردم اجرا مي‌شد و امروزه نيز گرچه از تشريفات بسيار و تنوعات قومي نوروز كاسته شده اما بـه نظر مي‌رسد جشن نوروز از ايران جدايي ناپذير است. ايرانيان قديم براي استقبال از سبزي بهار، ‪ ۲۵‬روز مانده بـه فروردين، بر ‪ ۱۲‬ستون خشتي يا سنگي سبزه مي‌كاشتند. آينـه و شمع بر سر سفره هفت سين نيز نماد نور و روشنايي و شفافيت است، معمولا تخم مرغ نيز بر سر سفره هفت سين هست كه نماد نطفه و باروري و زايش هست و درون اساطير ايران، جهان تخم مرغي شكل است، آسمان چون پوسته تخم مرغ و زرده‌اش نمودار زمين است، ماهي زنده نيز نماد سرزندگي و شادابي است. ... و اما، حكايت نوروز عمل كردن بـه فلسفه نو كردن افكار و دلهايمان هست و چه چيزي بهتر از آن كه تمام اشتباهات گذشته را بـه خداوند همواره بخشنده بسپاريم و با روحي آزاد و آزاده زندگي كنيم. با فرار رسيدن بهار و بيدار شدن زمين و گياهان خفته با نفس روح بخش الهي فرصت مناسبي براي ديدن خويشان و بستگان هست كه اين نيز يكي از نشانـه‌هاي اخلاق و سنن مرضيه اسلامي و انساني است. بهار درون شعر فارسینکته قابل توجه دیگر آنکه درون ادب فارسی گاه بهار را بـه سبب کوتاهی و زود گذر بودن بـه عمر انسان وبه خصوص دوره جوانی تشبیـه مـی‌کنند واز همـین روی غنیمت شمردن و لذت بردن... آمد بهار خرم و آمد رسول یـارمستیم و عاشقیم و خماریم و بیقرار ادبیـات آیینـه تمام نمای فرهنگ واندیشـه یک ملت هست این سخن بدان معناست کـه آنچه آدمـی‌ مـی‌اندیشد و آنچه بـه صورت رفتار خاص از این اندیشـه از وی سر مـی‌زند درادبیـات نمایـان است. از همـین رو مـی‌توان با مطالعه آثار ادبی یک سرزمـین بـه زوایـای نـهان و آشکار مردمان آن پی برد و علاوه بر شناخت دیدگاه اقوام مختلف نسبت بـه پدیده‌ها و موضوعات گوناگون، رسوم و آیین‌های ایشان را نیز درون مناسبت‌ها و وقایع مختلف مورد تجزیـه وتحلیل قرار داد.از دیگر سو ادبیـات رسانـه عواطف و احساسات بشر هست و چنانچه این مقوله را بـه عنوان یک کلیت درون نظر بگیریم احساسات آدمـی‌ بـه طبیعت و پدیده‌های ...

  • زنگ انشا

    زنگ انشاءبا صدای زنگ مدرسه، بچه‏ها بـه سرعت صف کشیدند و مثل همـیشـه مرتب و منظم وارد کلاس‏هایشان شدند. کلاس چهارم از همـه کلاس‏ها شلوغ‏تر بود. بعضی‏ها بـه خاطر موضوع کوچکی با هم بگومگو مـی‏د و مبصر کلاس آنـها را راهنمایی مـی‏کرد. چند نفری هم درون مورد انشاء صحبت مـی‏د که تا اینکه مبصر از پنجره متوجه آمدن معلم شد و بچه‏ها را ساکت کرد.با ورود معلم بـه کلاس، همـه بـه احترام او از جا برخاستند و با «بفرمایید» آقای معلم، روی نیمکت‏ها جا بـه جا شدند.معلم با خونسردی روی صندلی نشست و در حالی کـه عینکش را برمـی‏داشت گفت:«خوب بچه‏ها، ان‏شاء‏الله کـه همـه انشا نوشته‏اید.»بچه‏ها با صدای بلند گفتند: «بله»معلم دستمالی از جیب کتش بیرون آورد و در حالی کـه عینکش را پاک مـی‏کرد، گفت:«بسیـار خوب. حالا طبق نوبت، از روی دفتر کلاس مـی‏خوانم که تا بیـایید و انشاهایتان را بخوانید. اول شما سلیمانی». سلیمانی یکی از شاگردانی بود کـه به درس توجه زیـادی نداشت و فقط بـه فکر خوردن بود. او با شنیدن نامش، پای تخته سیـاه رفت و شروع بـه خواندن انشا کرد.«پاییز را تعریف کنید. پاییز بعد از تابستان فصل قشنگی هست در پاییز برگ درختان زرد مـی‏شود و مـی‏ریزد. من پاییز را دوست دارم. چون درون پاییز مـی‏توانم بـه باغمان بروم و با دوستانم عیـادگاری بگیرم و با آنـها بازی کنم. من آخر پاییز را بیشتر دوست دارم. چون درون آخر پاییز برایم جشن تولد مـی‏گیرند و من مـی‏توانم هر چقدر دلم مـی خواهد، شیرینی و مـیوه بخورم...» با این جمله بچه‏های کلاس خندیدند. معلم هم لبخند زنان گفت: «سلیمانی، بد نبود. ولی اینقدر بـه فکر خوردن نباش. حالا برو بنشین» و در مقابل اسم سلیمانی نمره 14 گذاشت. بچه‏ها بـه ترتیب یکی بعد از دیگری انشایشان را خواندند که تا اینکه نوبت بـه حسین زاده رسید. او یکی از شاگردان خوب و درس خوان کلاس بود ولی بـه خاطر وضع مالی بد خانواده‏اش، همـیشـه لباس‏هایی کهنـه بـه تن داشت و به همـین خاطر اکثر بچه‏های کلاس او را مورد تمسخر قرار مـی‏دادند. حسین‏زاده دفترش را باز کرد و شروع بـه خواندن نمود:پاییز را تعریف کنید. برگ درختان کم‏کم زرد مـی‏شود و دیگر از مـیوه‏های قشنگ و سرسبزی باغ‏ها اثری نیست. فصل زیبای پاییز آمده هست تا کم‏کم لالایی‏اش را بـه گوش درختان بخواند.من پاییز را دوست دارم. درون فصل پاییز برگ‏ها آهسته آهسته از شاخه‏ها پایین مـی‏افتند. دلم بـه حال برگ‏های زرد مـی‏سوزد. ولی بیشتر از برگ‏ها، دلم به منظور پدر خوب و زحمت‏کشم مـی‏سوزد کـه باید برگ‏های خیـابان را جارو کند. اما پدرم هم مثل من پاییز را دوست دارد. من همـیشـه بـه پدرم کمک مـی‏کنم. من پاییز را دوست دارم. من همـه فصل‏های ...

  • نمونـه سوالات انشا و ادبیـات پایـه دوم راهنمایی

    نمونـه سوالات انشا و ادبیـات پایـه دوم راهنمایی تاريخ : پنجشنبه پنجم اردیبهشت ۱۳۹۲ | 7:27 | نویسنده : طاهره شمس نمونـه سوالات انشا و ادبیـات پایـه دوم راهنمایی                     نمونـه سؤالات انشایی پایـه دوم 1-     جمله ی زبانی زیر را بـه صورت ادبی بنویسید. خورشید تابید 2-معادل فارسی واژه های زیر را بنویسید فاکس                                   سایت 3-معادل اسامـی و صفت های پروردگار را درون بیت زیر بنویسید خداوند بخشنده دستگیر                                      کریم خطا بخش پوزش پذیر 4-  متن زیرر را با تبدیل ضمـیر «من» بـه «او» باز نویسی کنید. من نمـی خواهم و نمـی گذارم یأس قدم درون قلبم بگذارد . امـید چراغ زندگی من هست .   5-- یک جمله ی تشبیـه درون مورد پاییز بنویسید و سپس رکن های آن را مشخص کنید . 6- درون مورد امثال و حکم زیر یک خط توضیح دهید؟ هرکه با حق درون افتاد بر افتاد 7-مفهوم شعر زیر را بـه نثر ساده بیـان کنید زدریـای خرد گوهر توان جست                   کـه دریـایی بدان پهناوری نیست 8- یکی از شعار های معروف زمان انقلاب را بنویسید 9- درون نوشته زیر از چه نوع آرایـه ادبی استفاده شده هست . درون بهار زمـین سر از خواب زمستانی بر مـی دارد .درختان کـه در اواخر زمستان گرد برف از قامت خود فرو ریخته اند تکانی مـی خورند. 10 – بـه نظر شما درون آینده کتاب ها چه شکلی خواهند شد؟ درون دو سطر بنویسید . 11- درون مورد تصویر زیر یک بند بنویسید   12- عبارت زیر را که تا یک بند ادامـه دهید ؟ ایرانیـان از قدیم ........... 13- به منظور موضوعات زیر کلمات قصار یـا امثال و حکم پیدا کنید. نیکوکاری امـید واری                                            نمونـه سوالات انشا و آیین نگارش فارسی                                                                            پایـه دوم راهنمایی ردیف شرح سوالات شمارک 1 کلمات ، جمله ها و نوشته های ما چون ظرف هایی هستند کـه ...............و................ما را درون خود جای مـیدهند. 5/0 2 درست یـا نادرست بودن جمله های زیر را مشخص کنید. الف)آثار ادبی و گفتار ما رنگ فکر و عقیده­ی درونی ما را نمایـان مـی سازند.                  درست          نادرست ب)هنگام خواندن یک اثر،بدون درنگ و تأمّل مـی توان بـه زمـینـه­ی فکری آن اثر پی برد. درست          نادرست 5/0 3 مفهوم بیت «از ظلمت خود رهایی ام ده        با نور خود آشنایی ام ده »  را بـه نثر ساده و روان بنویسید. 1 4 جمله­ی زیر را که تا یک بند (3 سطر)کامل کنید. انقلاب اسلامـی،انقلابی هست که.............. 5/1 5 مترادف کلمـه­های زیر را بنویسید و آن ها را درون یک بند بـه کار ببرید. «استقلال،ایثار،حماسه،استواری» 2   «درس دوم»   6 درون بیت«از ولای ...




[انشا درون مورد پاییز - bargozideha.com گسترش ضرب المثل جوجه را اخر پاییز میشمارند]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 21 Jul 2018 21:08:00 +0000